نجات فوتبال، مهمتر از انتخاب رئیس فوتبال!(نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
این روزها یکی از صحبتهای محافل فوتبالی و اهالی و علاقهمندان به فوتبال، موضوع «انتخابات» است که قرار است در اسفندماه (کمتر از دوماه دیگر) برگزار شود. از هفته گذشته نیز ثبتنام داوطلبان آغاز شده و کسانی ثبتنام کردهاند. نام دیگرانی هم مطرح شده که میخواهند برای حضور در عرصه رقابت و رسیدن به پست ریاست اگر نگوییم مهمترین اما بدون شک یکی از مهمترین فدراسیونهای ورزشی کشور وارد میدان شوند.
در حالی انتخابات فدراسیون فوتبال قرار است انجام شود و بحثهای انتخاباتی در حال گرم شدن است و افرادی میخواهند شانه زیر بار مسئولیت دهند که بدون تعارف و رودربایستی و به اذعان قاطبه اهالی اصیل و استخوان خردکرده، فوتبال ایران اصلا وضعیت مناسب و خوشایندی ندارد و در مسیری رو به ناکجاآباد در حال حرکت است. و باز این در حالی است که به نظر میرسد فوتبال آسیا وارد مرحله جدیدی شده و در کنار تیمهایی مثل ژاپن که خود را به کلاس جهانی نزدیک میکند، بسیاری از تیمها و کشورهایی که تا چندی پیش در فوتبال حرفی برای گفتن نداشتند برای ایجاد تحول در این رشته به تکاپوی جدی و تلاشهای اساسی و بنیادین روی آوردهاند. و همه اینها در حالی است که طی دوسه دهه اخیر دیدگاه و تفکری بر فوتبال حاکم شده که از زیباییهای این ورزش جذاب کاسته و خیلی از دوستداران و علاقهمندان به این رشته ورزشی را دلزده و مایوس و از آن بیزار کرده و فراری داده است.
صریحتر بگوییم فوتبال سالهاست به دست نااهلان و نامحرمان و فرصتطلبها افتاده و اینها به خاطر منافع نامشروع و سیریناپذیر خود با استفاده از ابزار در اختیار، خاصه رسانهها در اشکال و انواع مختلف آن و تحت شعارهایی مثل حرفهایگری و فوتبال روز دنیا و... تا توانستهاند آن را از اصالتها و ارزشهای اخلاقی و پهلوانی، تهی کردهاند. کسانی که با گذشته درخشان فوتبال ایران آشنا هستند و همچنین فوتبال دنیا را در بالاترین سطوح حرفهایگری میشناسند، خوب میدانند که فوتبال ما با شاخصههای یک فوتبال سالم و حرفهای کیلومترها فاصله دارد و...
حرف درباره فوتبال ایران و وضعیت ناخوشایندی که بر آن حاکم شده، فراوان است که هم ما و هم دیگران بارها و به کرات در مورد آن نوشته و هشدار دادهایم و البته به جایی هم نرسیده است. تا زمان انتخابات فرصت هست و ما نیز سعی خواهیم کرد در این فاصله به سهم خود آنچه را ضروری و لازم میدانیم بنویسیم و یادآور شویم اما سخنی که در این مقال و مقطع که هنوز فرصت هست، لازم میدانیم در اینجا با صدای بلند و صریح اعلام کنیم، این است که: ادامه این وضع و روند اصلا و به هیچوجه به صلاح فوتبال مستعد ایران نیست. این وضعیت از حیث دیدگاه و بینش و همچنین از نظر شیوه مدیریت و روش اجرائی حتما و بدون شک باید تغییر کند.
مسئولان ارشد باید در این باره فکری کنند و چارهای بیندیشند و برای فوتبال طرحی نو دراندازند که با شرایط کنونی و تحمیل شده، اگر بزرگترین و موفقترین مدیران فوتبالی و ورزشی دنیا را هم در راس فوتبال ایران قرار دهید، کاری بیشتر از اینکه مدیران فعلی انجام میدهند، نخواهند توانست انجام دهند.
طی سالهای گذشته بر فوتبال ما به دلایل مختلف جریانات فرصتطلب و منفعتطلب و بعضا مفسد (اخلاقی و مالی و...) چنگ انداخته و چون ملک طلق و ارث پدری به آن نگاه میکنند و به راحتی و با رفتن این مدیر و آمدن آن مدیر هم حاضر به عقب نشستن و دنبال کار و کاسبی خود رفتن نیستند، بلکه برعکس همانطور که آمد با کمک ابزار رسانهای و حمایت تاسفبرانگیز از سوی بعضی از مراکز ذیصلاح و مقامات ظاهرالصلاح و... با هر فرد و جریانی که قصد اصلاح و ایجاد تحول مثبت در فوتبال داشته باشد وحاضر نباشد به این افراد و جریانات پدرخوانده و اختاپوسی باج دهد و با آنها کنار بیاید، در میافتند و کاری میکنند که طرف یا مقابل خواستههای آنان تسلیم شود و یا عطای ماندن را به لقایش ببخشد و آبرو و حیثیت خود را حفظ کند و کنار برود تا این جریانات شارلاتان مسلک همچنان بر تاروپود فوتبال حاکم باشند و برای کسب چند دلار بیشتر، دمار از روزگار فن و فرهنگ و اخلاق و سابقه درخشان و آینده بهتر آن در بیاورند!
بنابراین آنچه امروز باید درباره فوتبال ایران، برای مسئولان ارشد ورزش، شخص وزیر محترم، رسانههای درستکار و کارشناسان واقعی و بالاخره اهالی و علاقهمندان فوتبال و ورزش مطرح باشد، این است که چگونه و با چه ترفند و روشی میتوان فوتبال را از چنگ آفاتی چون شارلاتانیسم و دلالی افسارگسیخته نجات داد. یافتن این روش و مکانیسم، اولویت فوتبال و مهمتر از آن است که چه کسی رئیس فدراسیون فوتبال شود. امیدواریم در این باره فکری اساسی شده و چارهای گرهگشا پیدا شود که اگر نشود، وضع ناخوشایند فوتبال از اینی هم که هست، بدتر خواهد شد.